توده را با جنگ صنفی آشنا باید نمود
کشمکش را بر سر فقر و غنا باید نمود
در صف حزب فقیران اغنیا کردند جای
این دو صف را کاملا از هم جدا باید نمود
این بنای کهنه پوسیده و ویران گشته است
جای آن با طرح نو از نو بنا باید نمود
تا مگر عدل و تساوی در جهان مجری شود
انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
مسکنت را محو باید کرد بین شیخ و شاب
معدلت را شامل شاه و گدا باید نمود
از حصیر شیخ آید دم به دم بوی ریا
چاره‌ی آن با باریا و بوریا باید نمود
فرخی بی‌ترک جان گفتن در این ره پا منه
زانکه در اول قدم جان را فدا باید نمود.

مبارزه علیه دیکتاتوری خوب و درست. ایجاد دیکتاتوری دیگری بدتر از قبلی -- تحت هر عنوان -- مردود.

رفیق قاسم این حرفا مال دست کم ۷۰ سال پیش بود. بقول رفقا بیدار شو قهوه رو بو کن!

گرچه این راه تا به امروز
پر ز غم بود و شکست
کار نو با رسم نو
از نو بنا باید نمود

مش قاسم: دستت درد نکنه که  موسیقی خیلی‌ زیبایی  گذاشتی‌ اینجا. این خواننده اسمش چیه؟ 

 فرمان: این قطعه موسیقی‌ و ویدئو به استالین چه ربطی‌ داره؟ ولی‌ اگر اصرار داری،  یک بلاگ بذار در باره اون سی میلیونی که اون پدر سوخته کشت (همشون رو هم تو سیبریه...) و ما میآییم اونجا همگی‌ با هم بهش فحش میدیم. مطمئنم که مش قاسم  هم میاد!

جناب فرمان شما اگر کمترین آگاهی از جنایات استالین داشتید، میدانستید که اتفاقا اولین قربانی های استالین کادرهای پر سابقه ی بلشوویک مانند بوخارین و تروتسکی و غیره بودند.
و اگر کمترین آشنایی با من داشتید میدانستید که از همکاران دائمی نشریات چپ های ضد-استالینیستی در ایران میباشم. و مهمتر اینکه ما اتفاقا سال های سال است که نه به نام کسی "سوگند" میخوریم و نه هیچ کسی را با دیدی مذهبی بالای انتقاد و بررسی نقادانه ی تاریخی میدانیم. مارکس و لنین متفکران عظیمی  بودند که اشتباهات خاص خویش را نیز داشتند.
باقی پاسخ شما را حواله میدهم به محتویات نشریه ی وزین "سامان نو" :

نشریه  پژوهشهای سوسیالیستی "سامان نو"
http://www.samaneno.org/ /> سپاس. 

خواب خرگوشی کسی که باید از خواب خرگوشی بلند شود، تو هستی و امثالهم.
اگر هنوز انگلیسی بلدی بخوانی، کتاب زیر را بخوان و ببین دنیا دست کیه.
دنیا را آب برد، تو را خواب برد.
پیوند به کتاب مورد نظر را سوا برایت پست میکنم، باز نگی کسی کمکت نکرد دو کلوم حرف حسابی حالیت بشه

The New Depression: The Breakdown Of The Paper Money Economy

http://www.richardduncaneconomics.com/the-new-depression/

رفیق حمال! خودت جواب خودتو دادی! کشتاری نشده!  "یک بلاگ بذار در باره اون سی میلیونی که اون پدر سوخته کشت (همشون رو هم تو سیبریه...)" . اگه میخواستی بفهمی تا حالا فهمیده بودی.

جناب فرمان، این شما هستید که فرمان میدهید نه من.
حقیقت تاریخ این است که کادرهای باسابقه ی بلشویک اولین قربانیان استالین بودند، حالا شما از این تذکر خوشتان نمی آید، حکایت دیگری است.
هر چند که برای اطلاعات بیشتر در مورد استالین و جنایاتهاش به نشریه ی "سامان نو" رجوع داده شد، مثل اینکه حال و حوصله ی قرائت و مطالعه ی دقیق پدیده ی ستالینیزیم را نداری. پس بزن به کلی گویی و حرف مفت، موفق باشید!   

دادش حالا این حقیر آمد مقداری  با نام آواتار شما "شیرین بازی" بکنه، زیاد به دل نگیر.
قدمت و سابقه ی تفکر ضد استبدادی  شما بسیار قابل تقدیر میباشد. خوشبختانه ی دست اندکاران "سامان نو" نیز حدود سی چهل سال میشود که چپ دمکراتیک و  ضد استالینیستی را در ایران، در دوره های متفاوت، معرفی کرده اند.
ستالین بدون تصفیه ی درونی حزب نمیتوانست سیاستهای کشوری خود را به پیش ببرد. اما پرسش مهمتر این است که چگونه ستالین و دیوانسالاری توانستند قدرت سیاسی در روسیه را به انحصار خود در آورند؟
در مورد نام روسی  "مخائيلویچ کروپسکایا" راستش شاید یه مقداری بای-سکشوال به گوش بیاد. یکی از دوستان گرامی در آی.سی. - داداش سمسام-  نام "سیبیلوویچ" را برای رفقای ستالینیست به کار میبرد، که شاید مناسب تر باشد.
 تا آنجایی که به تمرکز جمعیتی و جامعه شناختانه ی طبقه ی کارگر (خصوصا طبقه ی کارگر صنعتی) در سطح جهانی مربوط است، آمریکای لاتین (به رهبری برزیل) روسیه و اروپای شرقی که سهله، چین را هم پشت سرش جا میزاره. هابلا اسپانیول؟ ووسه  فالا پورتوگس؟