عمومی

دنبال کن

Jahanshah Javid


سن: ۶۲ |

متولد شهر: آبادان |

عضو از ۱۱ مهر ۱۳۹۱

پس از رفتن سرگرد با گذاشتن باتوم به پشتم و فشار آن به مقعدم از روی شلوار تا حدی فشار دادند که از شدت درد فکر کردم دارم میمیرم و در حالت نیمه مرده مرا رها کردند.—تیمور خالدیان
از جنابعالی هم می‌خواهم با مطالعه دقیق وضعیت سیاسی، اقتصادی و بین‌المللی کشور و نیز بازخوانی‌سیاست‌های چند دهه گذشته‌ تا دیر نشده زمینه اصلاح ساختاری نظام را فراهم آورید به نحوی که مردم همانانی که با خروش میلیونی‌شان در ۲۲ بهمن ما را از کنج زندان‌ها به قدرت رساندند در عمل حاکم بر سرنوشت خویش گردند.—مهدی کروبی به خامنه ای
ما در اثر سالها تجربه ی تلخ دریافتیم که مردم دنیا خوشباور و احمق و توسری خورند و عقلشان به چشمشان می باشد و همچنین دنیا خرتوخر است. اگر ما از حماقت مردم استفاده کنیم گناه از ما نیست. چشمشان کور شود و دنده شان نرم. اگر شعور دارند بزنند و پدرمان را در بیاورند.—صادق هدایت
یعنی چی حق با رهبری است؟ در کجا؟...اگر رهبری زمانی چیزی گفت و شما نظر دیگری داشتی باید بمیری؟—محمود احمدی نژاد
چهاردهم ربیع الاول [۴۳۷ قمری] از تبریز روانه شدیم به راه مرند… و در روز دوازدهم جمادی الاول آن جا رسیدیم و از آن جا به وان وسطان رسیدیم. در بازار آن جا گوشت خوک همچنان که گوشت گوسفند می‌فروختند و زنان و مردان ایشان بر دکان‌ها نشسته شراب می‌خوردند بی تحاشی.—ناصرخسرو
ﻣﺸﮑﻞ ﻣﺎ، ﺍﺣﻤﻖ ﻫﺎ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ. ﻣﺸﮑﻞ ﻣﺎ، ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺍﺣﻤﻖ ﻫﺎ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ. ﻣﺸﮑﻞ ﻣﺎ، ﺑﯿﺸﻌﻮﺭ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ.—خاویر کرمنت
اکنون«جنبش حذف آزار جنسی» چنان بالا گرفته که… سبب خواهد شد تا مردان متجاوز در محیط کار عقب نشینی کرده و برای حفظ موقعیت خودشان هم که شده، محیط کار را برای زنان امن نگاه دارند. و طبیعی ست که در چنان فضایی زنان بهتر و راحتر می توانند کار کنند و به شایستگی ها و دانش و تخصص خود بیشتر بپردارند. و در عین حال این جنبش به طور قطع خواهد توانست چون همه ی جنبش های دیگر مربوط به حقوق زنان، اثرات و نتایج مثبت و درخشانی در زندگی کل زنان جهان داشته باشد.—شکوه میرزادگی
مرا به خاطر بی‌کسی‌ام به حال خود مگذارید. من هیچ کسی ندارم. پدر، مادر و برادرم که سال‌هاست در گورستان بوکان خوابیده‌اند و مرا اگر دست یاری گری باشد شمایید که تنها تکیه گاه و امیدم هستید. مرا کمک کنید، کمک کنید صدایم شنیده شود که اکنون چیزی جز مرگ برای رها شدن از این عذاب زندان و اعتصاب برایم نمانده است. کمکم کنید برای رسیدن به حق قانونی آزادی که از من دریغ کرده‌اند. جز این اگر باشد بر اعتصابم می‌مانم تا با مرگ رهسپار گورستان بوکان شوم که جز آنجا هیچ جایی و هیچ کسی برایم نمانده است.—محمد نظری، زندانی سیاسی
أصفهانی برأى دلبرش با اهنگی تند و هيجان انگيز می خونه: «هرجا می أم به دنبالت...» ... شيرازی مى خونه: «اى بشينوم كنار جوب تا تو بيايی!»—عمه جان
ایشون شوهرش در یک خانواده شهيدپروری اصلاً تو آمريكا به دنيا آمده.—غلامعلی حداد عادل

بیشتر