امروزانه:
اینهایی که آنقدر عقب مانده اند که یا در 28 مرداد مانده اند، یا در سیاهکل، یا در خانه های سیاه چریکی شان، یا در دوران طلایی امام، یا در دوران طلایی استالین و لنین و یا در دربار پاشاهی. اینها کسانی هستند که آنچنان منافع شخصی و گروهی برایشان مهم است که در طی این 33 سال حتی یکروز نتوانسته اند هم و غم خود را “ایران” قرار داده و برای رهایی ایران دور یک میز بنشینند و با یکدیگر گفتگو کنند.
——————————————
روایت های روشنفکران و نویسندگان و تاریخ نویسان بالای 55 سال را هزارها بار شنیده ایم و دیگر هیچ چیز تازه ای برای گفتن ندارند (اگر چه معتقدم پیشتر هم ندشته اند). آنها که نان خور جمهوری اسلامی بوده و هستند که تکلیفشان روشن است. روایت های همه اینان در داخل و خارج بیشتر در سمت و سوی آرمانها و افکارشان در پیش از انقلاب است و یا در راستای آنچه 30 سال دیرتر از آنچه که می بایست بفهمند فهمیده اند شکل می گیرد. اینها – بویژه اگر جزو حزب و گروه و سازمان و انجمن خاصی بوده باشند – چیزی نمی گویند جز در راستای افکار و آرمانهای 50-60 سال پیش گروهشان. و نسل سوخته و بیچاره پس از اینها نه تنها همه اندیشه های اینها را می دانند بلکه طعم تلخ نتیجه افکار آنان را روز به روز می چشند.
برو به آدرس
خدا رو شکر ۴ سال دیگه وقت دارم :)
نه آقا ما و شما نسل سوخته و جزغاله هستیم و طلبکار. روی سخن گویا با کسانیه که صبح تا شب از ایران طلبکارند و منتظرند به قدرتی برسند و سهم خودشان را بگیرند.