با یکی از دوستانم وارد قهوه خانه ای کوچک شدیم و سفارش دادیم.به سمت میزمان می رفتیم که دو نفر دیگر وارد قهوهخانه شدند و سفارش دادند: پنج تا قهوه لطفا... دوتا برای ما و سه تا هم قهوه مبادا!
سفارش شان را حساب کردند و دوتا قهوه شان را برداشتند و رفتند. از دوستم پرسیدم: ماجرای این قهوه های مبادا چی بود؟
دوستم گفت: اگه کمی صبر کنی به زودی تا چند لحظه دیگه حقیقت رو می فهمی.
آدمهای دیگری وارد کافه شدند... دو تا دختر آمدند، نفری یک قهوه سفارش دادند، پرداخت کردند و رفتند. سفارش بعدی هفت تا قهوه بود از طرف سه تا وکیل، سه تا قهوه برای خودشان و چهارتا قهوه مبادا. همان طور که به ماجرای قهوه های مبادا فکر می کردم و از هوای آفتابی و منظره ی زیبای میدان روبروی کافه لذت می بردم، مردی با لباسهای مندرس وارد کافه شد که بیشتر به گداها شباهت داشت. با مهربانی از قهوهچی پرسید: قهوه مبادا دارید؟
گفتم خیلی ساده است، مردم به جای کسانی که نمی توانند پول قهوه و نوشیدنی گرم بدهند، به حساب خودشان قهوه مبادا می خرند. سنت قهوهی مبادا از شهرناپل ایتالیا شروع شد و کمکم به همهجای جهان سرایت کرد. بعضی جاها شما نه تنها میتوانید نوشیدنی گرم به جای کسی بخرید، بلکه میتوانید پرداخت پول یک ساندویچ یا یک وعده غذای کامل را نیز تقبل کنید.
منبع: دانستنیها، فیس بوک
http://eater.com/archives/2013/04/01/caffeine-addicts-are-paying-it-forward-
http://eater.com/archives/2013/04/01/caffeine-addicts-are-paying-it-forward-with-suspended-coffee-orders.php
ای کاش ایرانیها هم یاد می گرفتند و یک چلوکباب مبادا هم به ما می رسید. تا آن زمان اگر کسی چنین کافه ای را در لندن سراغ دارد آدرسش را به ما هم بدهد و ما را یک عمر مدیون لطف خودش کند و یک در این دنیا و صد در عاقبت خیر ببیند.
چه فکر خوبی. ممنون.