رادیو فردا:
اخیرا تنشهای لفظی میان رئیس دولت و فرماندهان سپاه پاسداران در خصوص دخالت این نهاد در امور اقتصادی شدت گرفتهاست. البته این تنش و اختلاف مسبوق به سابقهاست شامل موضوعاتی از قبیل اقتصاد مقاومتی، مبارزه با فساد، مبارزه با پولشویی و حتی سیاست خارجی بودهاست. اما پرسشی که مطرح است این است که چرا انتقادهای رئیس جمهوری، نسبت به دخالتهای سپاه شدت گرفتهاست. مواضع رئیسجمهوری پیرامون نظامیزدایی از اقتصاد ایران سر تصادف نیست، بلکه حاصل فرایند پژوهشی و قانونی طولانی نهادهای گوناگونی از قبیل مرکز پژوهشهای مجلس و مجمع تشخیص مصلحت، و مجلس شورا و به اصطلاح عقلای حاکمیت است. دولت به درستی تشخیص داده که نظامیزدائی از اقتصاد ایران شرط حل مشکلاتی از قبیل فساد اداری و مالی، با پولشویی، و کوچک شدن دولت و چابک شدن آن، کارآمدی اقتصادی و همچنین جذب سرمایه خارجی است. بنا به برآوردهای بدنه کارشناسی دولت سرمایه گذاری داخلی کفاف نیازهای داخلی را نمیدهد. برای مثلا وزیر نفت از نیاز به ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری در صنعت نفت سخن میگوید که، ۷۰ درصد آن میبایست از منابع خارجی تامین شود. از این روست که مقامات دولتی اعلان کرده اند که هیچ مانع و محدودیتی برای ورود سرمایه وجود ندارد. واقعیت اما چیز دیگری است، سد بزرگی همچون سپاه پاسدارن و سایر نهادهای تحت نظارت ولی فقیه در مقابل هر نوع گشایش اقتصاد ایران به جهان و ورود سرمایه و فن آوری نوین مقاومت میکند. امپراتوری سپاه مرکب از، فعالیت بانکی و اعتباری، پیمانکاری در طرحهای عمرانی و نفتی، رسانههای زنجیره ای، فعالیت در عرصه سیاست خارجی، مداخله در امور داخلی سایر کشورها و غیره همان دولت با تفنگی است که به مانعی برای توسعه اقتصادی تبدیل شدهاست. رئیس دولت اینک میان تحقق وعدههای اقتصادی خود مبنی بر رشد و اشتغال و سلطه سپاه بر عرصههای گوناگون جامعه ایران نظیر سیاست خارجی و اقتصادی یکی را باید انتخاب کند.
برو به آدرس
نظرات