اعتماد:
شخصا ميپسنديد اگر يك نيروي سپاهي به مردم عادي باتوم بزند؟
مثالي ميزنم. سازمان به نيروهاي بسيج گفته بود شما هدفتان درگيري با مردم نيست. به اين نيروها گفته شده بود كه شما مردم را نميخواهيد بزنيد و نميخواهيد با كسي درگير شويد. وظيفه شما متفرق كردن هست. حتي تاكتيك به آنها گفته شده كه چطوري بترسانيد. مثلا شوكرت را بزن كه از صدايش بترسد و فرار كند. نه اينكه بر بيخ گردنش بزنيد. باتومت را بزن به اين سپر كه صدا كند و او مرعوب شود و پخش شود و در خيابان نايستند. ميخواهم بگويم كه ما نظارت هم ميكرديم. مثلا درباره يك خانم آمده و ميگويد حاج آقا، ميگويم بله، ميگويد ما ايستادهايم، بسيجي باتوم به اين سپرش ميزد و بعد يك كسي را دنبال كرد و او فرار كرد به سمت ايستگاه بيآرتي. چنان آمد عربده كشيد و زد توي سپرش كه اگر در ايستگاه بي آر تي يك زن بارداري بود، عذر ميخواهم سقط جنين ميكرد. ما هم ترسيديم كه هيچ گناهي نداشتيم. خب ببينيد سپاه گفته كه شما بترسان كه او فرار كند. نگفته است كه وقتي فرار كرد، برو توي ايستگاه بي آر تي پشت سرش. اين تشخيص غلط نيرو است. يعني نيرو هم اشتباه ميكند. وقتي كه يك بحراني اينجوري درست ميشود، يك نيروي عمده لازم است كه به ميدان بيايد. خب طبيعي است كه آن نيرو امكان دارد كه اشتباه هم بكند. بنابراين من ميگويم، سطوح اين آدمها متفاوت است و مختلف.
برو به آدرس
نظرات