مناظره فوق چند روز پیش بین حشمت رئیسی و دکتر علی‌ جوادی انجام گرفت. حشمت رئیسی، عضو حزب توده‌ ایران بود که پس از یورش‌ها به حزب و دستگیری همه اعضا رهبری در برهه‌ای به عنوان عضو جدید رهبری حزب پیشنهاد شده بود. این توصیه هیچ گاه تحقق‌ پیدا نکرد و وی سر انجام از حزب بیرون افتاد. دکتر علی‌ جوادی نیز از رهبران فعلی‌ حزب کمونیست کارگری است. این حزب پس از مرگ منصور حکمت دچار انشعابات متعدد گشت. نکته قابل توجه این بلاگ مقایسه حزب توده‌ و حزب کمونیست کارگری نیست. نه حزب توده‌ هیچ گونه سهمی در این مصاحبه داشت و نه آقای رئیسی ادعای نمایندگی‌ آن حزب را. از طرفی‌ حزب کمونیست کارگری نیز کوچکترین نفوذی در معادلات سیاسی جنبش کارگری ندارد.

آن چه که در خور توجه هست و باعث شگفتی بی‌ حد و حساب بیننده گان میشود، واکنش‌های به غایت غیر متمدنانه و بدوی رئیسی در برخورد به انتقادات جوادی از حزب توده‌ ایران هست. از پویندگی فرهنگی‌ که توده‌ای‌ها زمانی‌ به آن افتخار میکردند کوچکترین خبری نیست. به جایش، یک افسارگسیختگی استالینیستی در برخورد با نظر مخالف به چشم می‌خورد که دلالت بر نازک دلی‌ این استالینیست‌های اسبق توده‌ای دارد.

سوالات جوادی بسیار ساده و در عین حل حاوی نکاتیست که توده‌ای‌ها سالهاست از آن گریزانند از جمله دلیل همکاری حزب با رژیم در زمان اعدام‌های گسترده. و پاسخ هر چه که باشد میتواند تسلط سخنگو بر رفتار و سلوک خود را هم نشان دهد. بر عکس، برخورد‌های رئیسی شاید حاکی‌ از این باشد که توده‌ی‌ها اصولا با زخم زبان، افترا و تحقیر با مخالفین ایدئولوژیک خود برخورد کردند. رئیسی بار‌ها به شکل شرم آوری جوادی را که ۶۳ سال سنّ دارد "پسر" خطاب کرد و همچنان او و بسیاری دیگران را متهم به اخذ پول از سعودی‌ها کرد – همان شیوه پلید و قدیمی‌ حزب توده‌. انتظار طبیعی حزب از دیگر چپ‌ها اصولا چیزی نبود جز خفقان.

کسی‌ فراموش نمیکند چطور نورالدین کیانوری دیگر گروه‌های چپ را "تربچه‌های پوک" نامید، و چه زود خودش و حزبش به علفی هرز تبدیل شدند.