ایشان از بستگانِ عزیزِ مادر و همچنین پدرم بود، آخرین بار در چندی پیش از شورشِ ۵۷ خورشیدی ایشان را دیدم، مردی بسیار متواضع و همراه با لبخندی بر لبانَش که به آدمی احساسِ آرامش میداد...
امیر حسین خان نویسنده، فرهنگنویس، مترجم و استادِ دانشگاه بود، تعدادِ نوشتههای ایشان، مقالات و سخنرانیهای ایشان آنچنان زیاد است که شاید قابلِ شمارش نباشد، همچنین به زبانهای آلماني، انگليسی و فرانسه تسلّط کامل داشت. او زبانهای ايرانباستان، عربی و لاتين را نیز ميدانست. در رابطه با اين تسلّط زبانی بود که او معادلاتِ فارسي فراوانی را در گسترهٔ بسيطِ فلسفه وعلوم اجتماعی وارد زبان فارسی کرد. ابتکار ترجمهٔ پسوند ایسم (-ism) به «-گرایی» ازآن اوست.
از آثارِ دکتر اميرحسين آريانپور، ميتوان به تأليفاتِ زير اشاره کرد:
نگاهی به جامعهشناسي نافرماني، در آستانهٔ رستاخيز، جامعهشناسي هنر، آئينپژوهش، و ترجمههاي: سِيرفلسفه در ايران، فرويديسم و عرفان، زمينهٔ جامعهشناسی و...
سرودهٔ زير منتسب به ایشان است:
روزما فرداست، فردا روشن است
شام تيره صبح را آبستن است
روشنی زايد ز بطن تيرگي
زاده بر زاينده يابد چيرگي
ما همه در راه صبح روشنيم
در دل تاريخ آن سو ميرويم
سير ما سازندهی تاريخ ماست
سير تاريخی کجا از ما جداست
پس اگر با شوق و آگاهی رويم
راه تاريخی خود کوته کنيم
آفتاب زندگی پاينده باد
چشم ما بر طلعت آينده باد
امیرحسین آریانپور در روز دوشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۰ در تهران درگذشت. یادِ ایشان به خیر باد.
نظرات