تا چند سال پیش همه کون و مکان اصرار داشتند که ۲۸ مرداد یک توطئه امریکأی بود که توسط سیا طرح ریزی و اجرا شد که در نتیجه آن دولت قانونی مصدق واژگون شد. در تمام این سالها ازازادیخواهان ایران اصرار که این کار آمریکا بودوازآمریکا ابرام و انکار که نه خیر ما نبودیم. این بحث بالا گرفت تا آنجا که هر بلایی که میشد بعدازشورش ۵۷ سر آمریکا در خاور میانه امد، از گروگان گیری و حمله انتحاری و جنگ و خونریزی تا آنجا که آمریکاعاقبت به فکر راضی کردن مشتری اسلامی خود افتاد و چون چیزی به عقلش نمیرسید که به عنوان پیشکش بی خرج جلوی این جماعت بگذارد به یاد ۲۸ مرداد افتاد و اقرارکرد که همه این ارتیست بازی ها زیرسر خودش بوده و مصدق وطن دوست و همدستان توده ایش به توسط نیروهای ضربتی سیا قلع و قمع شدند.
خوب این هم یک جور کنار آمدن با مزاحمین است که ازجیب خودشان برای خودشان خرج شود. این خمه شب بازی هر چند گاهی رنگ دیگر به خود میگیرد و بهانه تقریبا محترمانه ای برای آشتی کنان دو طرف میشود. این به مثال قصه بالا رودی ها و پائین رودی ها میماند که آخوند ها بجان هم می انداختند تا کار مورد نظرشان را اجرا کنند.
خوشبختانه مدتی است محققین و تحلیلگران سیاسی و تاریخی پیگیر این قضیه شده اند و تقریبا ته و توی آنرا در آورده اند. اینطور که این جماعت کشف کرده اند دولت فخیمه انگلیس که تا خناق سر ممالک محروس قجر کلاه گذاشته و قرار داد دارسی را به آنها انداخته بود تصمیم میگیرد که چون سرصدای مردم ایران دارد در می آید به نحوی این سروصدا را بخواباند و با علم کردن دعوا با دولت ایران موجب دخالت کمیونیستها و اغتشاش عمومی شود تا زمینه دخالت نظامی که لنگه آن چند سال بعد در مورد کانال سوئز اجرا شد را در ایران اجرا کند. دست بار قضا ایزنهاور امریکائ که از ضعف دولت فخیمه بعد از جنگ دوم آگاه بود تصمیم گرفت این یکی را هم به نفع خودش تمام کند. به این منظور یک مبلغ پولی را توسط کرمیت روزولت به عنوان بود جه عملیات فرستادند که در نهایت فقط چند هزار دلار از آن مصرف شام و ناهار خود طرف شد و بقیه آن هم رو دستشان ماند. طبق اخبار موثق، وقتی مرکز عملیتشان در نیکوزیا )قبرس) از شکست عملیات مطلع شد زانوی غم به بغل گرفتند که این خبر را چطور به رئیس جمهور برسانند چور به گفته خودشان “هر که خبر را میداد کارش را هم از دست میداد”. در این هیر و ویر خبر شدند که چه نشسته اید که ارتش ایران خودش قضیه را حل کرد و با همیاری محافل مذهبی )ارباب های آقای خمینی ( مصدّق جاه طلب و حزب توده که در بست در اختیار مسکو بودند را از دور خارج کنند.
حالا دوباره بی بی سی همیشه در صحنه از سیا نقل قول میکند که بله ما بودیم که چنین و چنان کردیم!!! بازهم یک آخوند خوش خط و خالی سر کار آمد و ….مگس ها دوباره جمع شدند. بابا جان حرفتان را با هم بزنید و اینقدر از بودجه مردم زجر کشیده و افسران و نظامیان فداکار و وطن دوست مایه نگذارید. والله به خدا کمونیست ها و روس ها داشتند کارشان را تمام میکردند ولی ارتش ملی ایران جلویشان ایستاد. …. والسلام
اگر ازآن یک میلیون دلار ِ کذایی فقط چند ده هزار دلار خرج شد لابد نیازی به حمایت آمریکا نبوده. خودمان بلد بودیم بدون ِ دخالت ِ خارجی دخل همدیگر و پدر ِ این مملکت را در بیاوریم. صدها سال است آنچنان ضجه میزنیم انگاروقایع ِ کربلا همین دیروزاتفاق افتاده. دوباره مرداد/محرم ِ نوین آمد که برای کودتا/قیام ملی ذکر مصیبت بخوانیم و بر سر و سینه بکوبیم؛ البته روی صندلی درسالن کنفرانس آکنده از عِطر و ادکلن به جای صحن نمدارمسجد ومشام آزرده از بوی جوراب. آنچنان دربارهء اسناد سیا حرف میزنیم انگار از دهها کتاب و صدها مقاله و مستند و مصاحبه خبر نداشته ایم. اصرارما بربیرون آوردن ِ حقیقت از دل ِ این اسناد، منتشره توسط سازمانی که آن را دروغگو و توطئه گر میخوانیم، شبیه به انتظاراتی است که صدها سال از قرآن محمدی داشتیم. آنچه برما رفته و میرود و خواهد رفت در همین چند ورق است و بس. ما خلاصهء خودمان هستیم. وقتی هم که به بنبست رسیدیم میتوانیم مثل مصحف ِ عثمان آن را دست کاری شده قلمداد کنیم.