من كه با دين عرب آميخته ام
كيش و آيين را به تازی باخته ام
من كه زرتشت كهن را داده ام
جای آن قرآن تازی ديده ام
من كجا ايرانيم؟
من كه نامم نام تازی گشته است
گه غلام اين و گه آن گشته است
ميروم مشهد به پابوس رضا
گرچه فردوسی همان جا خفته است
من كجا ايرانيم؟
من كه تاج شاهيم چون رفته است
جای آن عمامه بر سر رفته است
من كه جشنم جای نوروز و سده
عيد فطر و عيد قربان گشته است
من كجا ايرانيم؟
من كه بر گوشم چو روحم خسته است
زاهدی بانگ اذان را گفته است
بر سر هفت سين من هر نوبهار
جای شهنامه چو تازينامه است
من كجا ايرانيم؟
من كه از دستم زبانم رفته است
آن شكر شيرين نباتم رفته است
من كه از پارسی به فارسی تن دهم
چون عرب با واژه ام بيگانه است
من كجا ايرانيم؟
من كه قلبم با عذا پرگشته است
با غم بيگانه دل آغشته است
من كه با اشك و غم و سينه زنی
شور و شادی از برم گم گشته است
من كجا ايرانيم؟
من كه خرمدين ز يادم رفته است
مهر ميهن از روانم رفته است
گر چه از بانگ خروس تا بوق شب
حلق من الله اكبر گفته است
من كجا ايرانيم؟
من كجا ايرانيم تا فتنه است
خاك ميهن در كف بيگانه است
من كجا ايرانيم تا ميهنم
اينچنين بی يار و ياور گشته است؟
I was sent this in an email. I don't know who wrote it
زیبا نگاشتید....سپاس
براوو.. برادر کار دستمون دادی با این چکامه زیبات که بیام زوری نامنویسی تو سایت جواد خان که بگم دستت درست . کارش درست و تکه ولی نیازی به رودررویی اشکار با دین اسلام و قران مردم نیست که پروسه رو کامپلکس میکنه و بهانه دست ال تاز ..کنون زمان شیمی تراپیه و نه جراحی ..هرچی سعدووقاصی میبینی بکوب از خرابات حفیظ گرفته تا ملا صدرا از عطار گرفته تا ال احمد و مطهری و بهنود و خاتمی از زبان الفارسی گرفته تا نامهای ابو عمری ٫... اینا رو که تمیز کردی میرسی به هسته که تک و تنها مونده و اونجاست که زمان جراحی میرسه و امت شوکه نمیشه که خداوند راستین رو با خدای خرافات تاق میزنیم. . اون سید مفنگی (دکوندار نیاک) هم که سایتش شده خودشو و چارپنج تا فکلی جبل عاملی که خودشون میپزن ومیگوزن(میبخشید میدوزن) و خودشون میخندن . اینا منو یاد چارلی چاپلین میدازن که گشنه و بدبخت بود و از زور گرسنگی واسه خودشو و اون خیکیه چکمه لاستیکی تو قابلمه بار کرده هی بو میکردو و مزه و بههه و چهچهح . زنده باشی.. اینم یه چامه ای که به استایل چخت و پز چارلی چاپلین واست سر هم کردم حال کنی. چییرز برادر
تا که پسوندی به نام ایر بر ان زنده است
گوهر نامش ز ایران و کیان اکنده است
چشم و گوش دشمنانش کور و کر آل عبا
یادمانش ٫ کوری دشمن٫ به فر پاینده است
گرچه این نسل هزاره بوده از تخم عمر
دست کاوه تخم تازی بشکند ٫راه کیان اینده است
رهبرانش کورش و بابک٫ و خسرو پیر توس
نطفة ان پیروانش در درون دخت ایران بسته است
دست و پایی میزنند این جاکشان ال تاز
غم مخور٫ این امت خفته ولی بیدار گردد شب دراز
بسیار زیبا و با معنی- سپاسگزارم
چرا به رژیم آخوندی رای نمی دهم؟ / دانشجو
http://iroon.com/irtn/blog/1587/
بازیچه نمایش انتخابات
http://iroon.com/irtn/blog/1608/
آخوند بزرگترین عامل عقب ماندگی ایران / دانشجو
http://iroon.com/irtn/blog/1632/
Thank you Ahang and Daneshjoo for your kind comments and the links.
Samasam Bro: I am super excited to see you here brother. I love the "dokkandar NIAC" description. That's exactly what has happened to that site. I rarely even visit it, and I'm sure many others feel the same. This . poem, my brother touches many of us who haven't submitted to the Ommati culture deeply
When I get some time, I will write a blog about Pirooz Nahvandi. I'll look forward to your contribution. Cheers bro!
سپاس از شما، ویدیو نشان می دهد که آقای بابک اسحاقی سروده است.
من کجا ایرانیم
http://www.youtube.com/watch?v=olIjVX9f1Vg