حاکمِ نادان، ملت پشیمان

یکی ازمهم ترین وظیفه های پادشاه، رئیس جمهور، رهبر ویا هرکه کشوری را اداره می کند افزودن بر ثروت و میزان رفاهِ مردم آن کشور می باشد. ازجمله کارهای زشتِ تازی پرستانی که با فریب برکشور ما مسلط شده اند، اینست که نه تنها برثروت مملکت ما نمی افزایند بلکه بدون اجازه ی ملت  پول ومنابع کشور را به عربها میدهند و کشور را ضعیف ومردم را فقیر نگه میدارند. همین یک عملِ زشت که نشانه ی نادانی درکشور داری وبی تفاوتی نسبت به خواست ورضایت مردم ونیازهای میهن ما می باشد باید عامل سرنگون کردن بی چون و چرای آنها بشود.

راستی چرا این مریدانِ تازی ساکن کشورهای عربی نمی شوند وانوار دانش وایمان خود را برآنها نمی تابند!؟

چرا با دادن ثروت ما به گروه های مشکوک برای ایران دشمن سازی می کنند؟

چرا بجای بخشش اموال کشور، کمی ازآنرا صرف برطرف کردن مشکلات زلزله زدگان نمی کنند؟

چرا با این پولها مشکل آب کشور را بر طرف نمی کنند؟

چرا هوای غیرقابل تحمل و آب آلوده شده مردم نجیب خوزستان را سامان نمی دهند؟

چرا به مشکلات کشاورزان غیرتمندِ اصفهان پایان نمی دهند؟

چرا حقوق عقب افتاده ی کارگران وکارمندان کشوررا نمی پردازند؟

چرا به تعمیر و گسترش جاده های کشور نمی پردازند؟

چرا مدرسه سازی نمی کنند؟

آیا اینها همه نشانه ی بی لیاقتی درکشور داری نمی باشد؟

شوربختانه دادن اموال ایرانی به عربها تنها نادانی وحماقت آنها نمی باشد. شاهدیم که جوانان ما با کوشش بسیار مدرک دانشگاهی خود را بدست می آورند ولی بدلیل نبودن کار وتعطیل شدن کارخانه ها ی موجود وافزایش وارداتی که خود تولید می کرده ایم، یا باید کشور خود را ترک کنند و یا به لشکربیکاران ایران بپیوندند و بر مشکلات ِخانواده ی فقیر خود بیفزایند.

می بینیم که دولت درحالیکه نشان میدهد درامر کنترل مواد مخدر وازدیاد معتادان ناتوان می باشد، برای اجرای حجاب اجباری ودستگیری وبزندان انداختن زنان و دختران مردم جان به لب رسیده، ماموران فراوان دارد.

دیده ایم از زمانی که طبق دلخواه تازی پرستان دولتی، امورایران باستانی دردست مومنان و متظاهران به دینداری قرار گرفته، بیشترین دزدیهای میلیاردی وبی سابقه پشت سرهم درین کشور صورت میگیرد.

پرسشی که مردم درکوچه و بازارازیکدیگر می پرسند اینست که آیا رژیم ملایان دراین دزدیها شریک می باشد یا تکرار این دزدی ها نشانه ی روشن دیگری بر نداشتن شایستگی کشورداری آنها می باشد؟

دیده وشنیده ایم که وقتی معترضان دلاور وروزنامه نگاران شرافتمند و باوجدان ازخلاف ها، دزدیها ، جنایات ها و بیدادهای مقامات حکومتی ووابستگان آنها مردم را باخبرمیکنند، جانشین خدا در زمین !،  به آنها دستور می دهد "کشش ندهید". آیا گفتن کشش ندهید و پنهانکاری مشکلات را بر طرف میکند؟

البته  گفتن "کشش ندهید" و پنهانکاری مشکلات را حل نمیکند ومعنی های زیر را دربر دارد:

کشش ندهید تا مردم ندانند که با وِرد و دعا و ریش وعبا نمی شود کشورداری کرد. کشش ندهید تا ملت ندانند که میلیاردها دلاری را که ما نابخردانه صرف تاسیسات اتمی کردیم و بباد دادیم تا چه حد می توانست درآبادانی کشور ورفاه مردم موثرباشد،  کشش ندهید تا مردم ندانند که اقتصاد مالِ خرنیست وچون علوم دیگر برای کشورداری ضروری می باشد.  کشش ندهید تا مردم ندانند که همانگونه که برای درد دندان به داندان پزشک ، برای پل سازی به مهندس و برای درمان سرطان به دکتر نیاز داریم، برای کشورداری نیز به دانش و تخصص محتاج می باشیم. کششش ندهید تا مردم ندانند که گسترش فقروآشفتگیهای کشور به دانش و تخصص وآگاهی رهبر و دیگر مسئولان ارتباط  مستقیم دارد،  کشش ندهید تا مردم ندانند که جانشینی خدا در زمین لقب دهن پُرکنی میباشد اما نه حقیقت دارد، نه معجزه گرست و نه کارگشا . کشش ندهید تا مردم ندانند که ما نمی دانیم که نمی شود بر 85 ملیون ایرانی حکومت کرد و پیوسته  و بشکلهای گوناگون به تحقیر راه و روش وجشن ومراسم و تاریخ و آثار باستانی و بزرگان آنها پرداخت، کشش ندهید تا مردم ندانند که ما نمی دانیم که همه ی دولتیان ریز و درشت باید خود را خدمتگزار و حافظ منافع  ملت بدانند نه حامی منافع عربهای جهان، کشش ندهید تا مردم ندانند که ما میدانیم دانش وتخصص کشورداری نداریم  وملت مارا نمی خواهد، ولی همچنان بسود و قدرت چسبیده ایم وحاضر نیستیم بدون خونریزی کشور را به مردم ومتخصصان برگزیده ی آنها بسپاریم.

چرا ملا بماند بر سرکار            ++  کند کشور ذلیل و مردمش خوار؟

کجای این جهان ابله امیرست  ++  خردمندان بزندانش گرفتار؟