این روزها یکی از مهمترین خبرهایی که بین ایرانیان می گردد، «پیدا شدن جسد مومیایی شده رضاشاه» است. این خبر، به ويژه پس از گذشت سه ماه از اولین تظاهراتی که در دی ماه، مردم فریاد زدند: «رضاشاه روحت شاد»، برای مردمان زیادی با اهمیت و هیجان انگیز است.
جنازه رضاشاه، پس از مرگش در جزیزه موریس، به شکل مومیایی شده به ایران منتقل شد و در آرامگاهی که مخصوص او ساخته بودند، به خاک سپرده شد. پس از انقلاب به دستور خمینی نماینده او، حجت الاسلام خلخالی، که ماموریت ویرانگری ها و کشتارها را بر عهده داشت، آرامگاه رضا شاه را منفجر و ویران کرد. و اکنون جسد مومیایی شده احتمالی رضا شاه درست در همان محل پیدا شده است.
رئیس کمیته میراث فرهنگی شورایشهر تهران همچنین گفته است که: «میگویند شاید جنازه ایشان باشد. در هر صورت باید بررسی شود و کارشناسان نظر دهند و جنازه هر کسی باشد چون مومیایی است جنبه تاریخی دارد و باید مراقبت شود. نظر نهایی را کارشناسان بخش میراث فرهنگی و دیانای و پزشکی قانونی خواهند داد. به نظرم جنازه باید در همان محدوده دفن شود و مثل بقیه اموات صاحب قبر باشد. اتفاق خاصی نیفتاده، بالاخره او فوت کرده و حالا مجددا جنازه اش اگر کشف شده باشد باید همانجا دفن شود و مثل بقیه مردم دارای قبر باشد.»
اما رییس سازمان میراث فرهنگی شهر ری و برخی دیگر از مسئولین یا مدعی اند که از موضوع خبر ندارند، و یا جسد را متعلق به رضاشاه نمی دانند. رییس میراث فرهنگی ری به خبرنگاران گفته است که: « جسد کشف شده باقی مانده از یک جسد طبیعی است، هیچ جسد مومیایی در این منطقه به دست نیامده است، حتی چهره آن قابل تشخیص نبوده و شایعه پخش شده در خصوص مومیایی در این منطقه به دست نیامده است و شایعه در خصوص بقایای این جسد صرفا ساخته شده فضای مجازی است».
از سویی ابوحمزه، کارشناس تاریخ ری به شهروند گفته است که: «منطقه ای که عملیات در آن انجام می شد، جنازه دیگری دفن نبوده است. در منابعی هم که من به آن مراجعه کرده ام، گفته شده در آن نقطه فرد دیگری که مومیایی هم شده باشد دفن نشده، بنابراین اگر این جسد مومیایی شده باشد صد در صد مربوط به پهلوی اول است.
باید توجه داشت که در زمان انقلاب اسلامی خلخالی نتوانسته بود جسد را پیدا کند، حتی شایعه کردند که محمدرضاشاه جسد را با خودش به خارج برده است. (به نظر می آید از آنجایی که اجساد مومیایی شده را برای دور نگاهداشتن از حرارت در عمق بیشتری از یک قبر معمولی قرار می دهند، ویرانگران نتوانسته بودند جسد را ببنند) به این ترتیب احتمال این که جسد پیدا شده متعلق به رضا شاه باشد زیاد است؛ چرا که همانطور که ابوحمزه گفته است، قبل از انقلاب در آن محوطه {در جایی که اکنون جسد پیدا شده} هیچ جسد دیگری جز جسد رضا شاه دفن نشده بود. و اکنون نیز تنها جسدی که پیدا شده همین جسد مومیایی شده است.
پس از خبر پیدا شدن جسد مومیایی شده، شاهزاده رضا پهلوی در توئیتی به خبر کشف احتمالی جسد رضاشاه پهلوی واکنش نشان داد و در توئیتر خود نوشت: «اخبار مربوط به پیدا شدن پیکر مومیایی شده رضاشاه در شاه عبدالعظیم را از نزدیک دنبال میکنم. فعلا در حال بررسی موضوع هستیم و در انتظار مشخص شدن واقعیت امر در روزهای آینده میمانیم. در عین حال به مقامات مسوول، نسبت به هرگونه پنهانکاری و عدم شفافیت در این خصوص هشدار میدهم».
آن چه مسلم است اگر که جسد مومیایی شده، همانگونه که کارشناسان معتقدند، از آن رضاشاه باشد، سازمان میراث فرهنگی موظف است حفظ و نگاهداری از آن را به عنوان یک میراث تاریخی بر عهده بگیرد. اگر چه از این حکومت و میراث فرهنگی ویرانگرش، نمی شود چنین توقعاتی داشت.
www.savepasargad.com
ای کاش مردم ابله دنبال یک مشت آخوند نمیرفتند ۳۹ سال پیش و شاید هر دو رضا شاه و محمد رضا شاه در ایران آسوده خوابیده بودند....!?
درد ِنادانی و برآیند ناسپاسی - دانشجو
http://www.iroon.com/irtn/blog/9199
از قولهای دروغ آخوند خمینی در نوفل لوشاتو بگیرید تا سخنرانی آخوند حسن روحانی که گفت "خمینی به زنها حق رای زنها داد" همه حاکی بر اینند که این جماعت دین فروش هرجا که بخواهند حتی در حضور مردم و دوربین فیلمبرداری به راحتی دروغ می گویند، مردم را نادانتر از خودشان فرض می کنند و چون ازما جوش و خروشی ندیده اند، ازعواقب فریبهایشان هم هراسی ندارند. راستی کدام رژیم دیگری را میتوان دردنیا یافت که کارهای زیر را با ملتی انجام دهد و بازهم برمسند قدرت بماند و بی شرمانه ادعای هدایت اخلاقی مردمان را نیزداشته باشد:
برگزاری انتخابات مزورانه، نمایشی و فرمایشی،
برگزاری انتخابات مزورانه، نمایشی و فرمایشی،
ایجاد دیکتاتوری مذهبی یا ولایت فقیه،
برقراری رسوم تازیان بیابانگرد چهارده قرن پیش مثل جور برزنان، قطع دست و پا و سنگسار کردن،
تهدید کردن، زندان کردن، اعدام نمودن و کشتار ایرانیان به بهانه های گوناگون،
بدنام کردن کشور خوشنام و باستانی ایران درجهان،
رواج فقر، فحشا، فساد، اعتیاد، و بیکاری در کشور،
چاپیدن پول نفت و گاز، دادن پول ملت به گروه ها و کشورهای عربی و به باد دادن در اثر نالایقی،
محدود سازی آزادی ها، آلوده کردن هوا، افزایش عوامل خرافات ازجمله ایجاد امامزاده های قلابی،
توهین به بزرگان و اقوام ایرانی و تغییر دادن تاریخ کشور بزرگ ایران،
آغاز حکومت آخوندی با نیرنگ و ادامه ی آن با تهدید و زندان و کشتار و اعدام،
سعی درجبران نالایقی و بی کفایتشان در امور کشور داری، با اعمال زور و زندان و کشتار ،
داشتن برنامه برای محدودتر کردن آزادی های موجود و گسترش ایده ی آخوندی با جنگ در اولین فرصت، بااستفاده از نیروهای انسانی و مالی ایرانیان،
استفاده از منابع مالی و انسانی ایران برای سرکوب ملت ایران، مثال روشن آن سوء استفاده از نیروی پاسداران و بسیجیان می باشد.
اینکه چرا آخوندها ازملت ما هراسی ندارند میتواند عنوان چند پایان نامه باشد. پرسش مهم اینست که اینها که آشکارا اینگونه ملت نجیب ما را فریب داده و به ریش همه ی ما می خندند، چه کارهای پنهانی دیگری با برنامه تحصیلی فرزندانمان، منابع زیر زمینی، و منافع کشورمان می کنند که هنوز برای همه آشکار نیست.
وقتی دردمندانه می بینیم که مقام طلبی، زیاده خواهی و نادانی آخوندها باعث رنجها، خواریها و افسردگی سی و شش ساله مردممان دردرون و خارج از کشور شده و عقب ماندگی ایران را بدنبال داشته، عمیقا غمگین می شویم که چرا برای سرنگونی آنها متحد نشده ایم.
دیدن این اوضاع وجور و جهل آخوندها مارا بیاد بینش و فراست رضا شاه بزرگ می اندازد. رضا شاه بزرگ در حدود یک قرن پیش، در اولین فرصتی که داشت جاه و مقام آخوندها را از آنها گرفت و نگذاشت که این نادانان مفتخور، بی سواد و بی تخصص مراکز آموزشی، دادگستری، اوقاف ...... را دراختیار داشته و مردم فریبی کرده و کشور را باز هم به عقب برگردانند. این اقدام برجسته که رضا شاه برای اعتلای ایران و ایرانی انجام داد تبدیل به یکی از بزرگترین دلایل کینه ورزی آخوندهای تازی پرست نسبت به خاندان پهلوی گردید و ما ملت هم نه تنها از پهلوی ها سپاسگزاری نکردیم بلکه ناآگاهانه ازآخوند شیاد پشتیبانی نمودیم.
در علم روانشناسی تربیتی گفته می شود اگر تکراررفتاری را می خواهید، آنرا تشویق و تقویت کنید و آنچه را که نمی خواهید تکرار گردد، تنبیه نمایید.
وقتی قبر آخوند خمینی که احساسی برای ایران نداشت و بنیانگزار خواری ایران و ایرانی در جهان شد، با آرامگاه رضاشاه بزرگ که ایران نوین را ساخت وهمه وجودش وطن خواهی بود مقایسه می کنیم، متوجه می شویم که ما تا کنون نا آگاهانه، خواسته ایم که رفتارهای خمینی ها و خلخالی ها تکرارشوند.
آیا دیدن خرابه ای بنام آرامگاه بزرگمردی چون یعقوب لیٍث که سالها برای ایران و ایرانی با تازیان جنگید و زبان فارسی را درآن شرایط دشوار زبان رسمی کشور کرد و گسترش داد، گریه آور نیست؟ آیا درست است که بجای ارج نهادان به خدمتگزاران میهن هرعرب مهاجمی را امامزاده فرض کرده و برایش بارگاه بسازیم؟
آیا این ننگ آور نیست که بنا به خواست آخوندی نادان و با دلیلی پوچ، مجسمه های بزرگان کشور را ازمیدان ها برداریم یا بنا به هوس آخوندکی نادانتر ایران دوستان را از کارهای مهم محروم کنیم؟
امید که اشتباه تاریخی خود را تکرار نکنیم و سپاسگزاری ازخدمتگزاران را یک ویژگی ملی قرار داده و اجنبی پرستی بی دلیل را که آخوند بی وطن ترویج داده و می دهد، ازفرهنگ کشور محبوب و باستانی پاک کنیم.
سپاس ار نداری تو خدمتگزار ++ شود شیخ نادان به کشور سوار
کند میهنت خوار و ملت ذلیل ++ بنام ِ"ولی"، بی غم و بی مهار
++++++
گر نخواهی خائن اندرکشورت افزون شود ++ پیشگیر ازاینکه خادم خسته و دلخون شود
ارج نه خدمتگزار و نام و یادش زنده دار ++ ورنه سرور داعشی یا شیخ ملعون می شود
آگاهی بستر آزادی - دانشجو
http://www.slideshare.net/babackbabakian/ss-57413505