آلمان، کلن، ۷ آبان ماه ۱۳۹۶ (۲۹ اکتبر ۲۰۱۷)

قطعنامه کنفرانس

کنفرانس حزب در حالی برگزار گشت که شرایط کنونی کشور و ملت ایران بر همبستگی کارساز گرایش‌های آزادیخواه باهدف‌های ملی و نه گروهی افزوده است. گام همبستگی حزب در آزادیخواهی، سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری حکومتی مردم‌سالار با دگراندیشان نمایشی است از حضور کارآمد حزب در میدان پیکار سیاسی باهدف پاک کردن ایران از حکومت دینی و جهان‌بینی خرافی و سیاسی استبدادزده.

جمهوری اسلامی پس از گذشت سی‌ونه سال، با توافق در »برجام« که قراردادی است نه درراه آزادی کشور و ملت ایران، بلکه در ادامه حیات رژیم ناشایسته جمهوری اسلامی، بر ناشایستگی خود در حاکمیت بر ایران و مردمش افزود. »برجام« از یکسو توافق به‌عنوان راه‌حلی صلح‌آمیز معرفی شد، اما از سوی دیگر رژیم جمهوری اسلامی با مداخلات خود در جنگ‌های تروریستی در عراق، سوریه و یمن کشور و مردم ما را به‌سوی بحرانی دیگر رانده و امنیت ملی را به خطر انداخته است. حزب ما حساسیت زمانه را دریافته است و چون همیشه از کلیه آزادیخواهانی که بر اصول سرنگونی دولت ناشایسته و مضر جمهوری اسلامی، برقراری یک نظام سیاسی مردم‌سالار مبتنی بر حقوق بشر، تمامیت ارضی و حفظ کشور و ملت ایران هم قول‌اند، دعوت به همکاری می‌کند. به این منظور حزب هدف مبارزه خود در پیکار رهایی و بازسازی ایران در این مرحله تازه را در نگاه گشاده‌تری به نقش حزب و دگراندیشان آزادیخواه تا کنگره دوازدهم در موارد زیر تعریف می‌کند:

۱) با نبودن اعتماد ملی و بین‌المللی، با ناشایستگی رژیم در حفظ کشور و ملت، با به تاراج کشاندن منابع ایران‌زمین در پس از قرارداد «برجام» و با در نظر گرفتن پیوند برخی همسایگان ایران به‌منظور مبارزه نظامی با جمهوری اسلامی که زیانش تنها متوجه کشور و ملت خواهد بود، برای مردم ایران هیچ راھی جز سرنگونی جمهوری اسلامی نمانده است. وظیفه ما چون گذشته استواری بر اصل تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق قربانیان تجاوز و سرکوبگری رژیم و کمک به مبارزان درون است.

۲) با پیروی از اصل تمامیت ارضی، حزب چون همیشه مخالفت خود را با حمله نظامی از هر جا و به هر دلیل که باشد، اعلام می‌کند.

۳)‌ ندای مردم ایران همواره سرچشمه هدفمندی مبارزه سیاسی حزب ماست. جنبش ۷ آبان ۱۳۹۵ حامل یک پیام تاریخی و ملی است. این جنبش یک‌راه مبارزه در پیش روی نیروهای آزادیخواه و ایران‌دوست نهاد که توانایی به هم رساندن همه دگراندیشان در آن نهفته است. حزب این پیام را تحت عنوان هویت و ملیت در دستور کار خود می‌نهد و با این گام در برابر جمهوری اسلامی و هر قدرتی که به کشور، مردم، فرهنگ و زبان ایران اندک زیانی وارد کند، در حد توانایی خود می‌ایستد.

۴) پیام جنبش ۷ آبان ۱۳۹۵ سرچشمه گرفته از اندیشه ایران‌دوستی نگه‌دارنده است. رژیم جمهوری اسلامی در برخورد با آن کنش اجتماعی می‌کوشد تا با سرکوب کردن و دست یازیدن به احساسات ملی بر قدرت خود بیافزاید. حزب ما از خواست ملی مردم آزادیخواه با دوری جستن از هرگونه شعارهای نژاد‌پرستانه یا برتری دینی و قومی، درراه حفظ میراث فرهنگ ایرانی دفاع خواهد کرد و در به حقیقت پیوستن اصول و ارزش‌های ملی کوشا خواهد بود.

۵) امروز امکان پیوستن مبارزات برون و درون‌مرزی وجود دارد و می‌باید بر کوشش خود در گسترش شبکه این مبارزات بیافزاییم. حزب ما در این پیوند توجه به این امر دارد که فرصت‌طلبی‌های ایدئولوژیک همواره در کمان آن نشسته‌اند که حرکت‌های ملی را درراه ایدئولوژی خود منحرف سازند. دانش و تجربه تاریخی نشان داده است که برداشت ایدئولوژیک از یک ایده مردمی برابر با نابودی آن ایده است، حزب ما در کنش ۷ آبان ۱۳۹۵ هیچ‌گونه ایدئولوژی نه می‌بیند و نه می‌پروراند، بلکه به آن جنبش در راستای منشور و اندیشه‌های خود می‌نگرد و در آن نمادی از هویت ایرانی همیشه پاینده و حافظه ملی همیشه زنده می‌بیند.

۶) یک حزب راست میانه نیاز به تعریف هویت و ملیت دارد که از بافتار تنیده و فراگیر فرهنگ ایرانی از هزاره‌های گذشته تابه‌حال سرچشمه گرفته باشد. حزب در هویت و ملیت دو فراسنج می‌بیند که خودآگاهی ایرانیان در تنیدگی جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی را برمی‌انگیزد و نه‌تنها نسل‌ها را، بلکه ایرانیان درون و بیرون کشور را به هم می‌پیوندد. کنفرانس حزب بر آن آمد که موضع خود در برداشت از هویت و ملیت را در بافتار فرهنگ ایرانی، بر اساس اصول علمی امروز و در راستای اندیشه حزب روشن کرده و در کنگره آینده خود در حکم یک سند حزبی به منشور پیوند دهد.

۷) برداشت حزب از هویت و ملیت خودشناسی فرهنگی، یگانگی و همبستگی ملی بدون اهمیت بخشیدن به نژاد، جنس، قوم، دین و زبان و با دوری جستن از بینش‌های سرشت گرا و فروکاست گرا است. هویت ایرانی در اندیشه ما نمایانگر حافظه تاریخی فرهنگ ایران است. این حافظه هم دوران باستانی تا ساسانی به‌سوی »دو قرن سکوت« را در برمی‌گیرد و هم دوران تسلط اسلام بر ایران را؛ در آن‌هم «انقلاب سفید» جای می‌گیرد و هم «انقلاب اسلامی». تنها با در قیاس نهادن این پدیده‌ها می‌توان بر سر اهمیت آن‌ها در شکل‌گیری فرهنگ ایرانی هم قول شد. ما ایران یگانه و همبسته را سرزمینی می‌دانیم که منکر تنیدگی رشته‌های نژادی، قومی، زبانی و دینی گوناگون نباشد و هیچ‌یک را بر دیگری برتری ندهد. چنین ایرانی سرزمینی خواهد بود که از تفاوت‌ها جدایی نسازد بلکه خود را از گوناگونی‌ها بسازد.

در این لحظه حساس مبارزه و با در نظر گرفتن امکان همکاری و همگامی، حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) از هم‌اندیشان و دگراندیشان، از ایرانیان داخل و خارج از کشور دعوت می‌کند که در دفاع از ایرانی که برایمان باقی‌مانده است دست یاری اصولی به یکدیگر دهیم و چهره دوستی و صلح‌طلب فرهنگ و ملت ایران را به همسایگان مجاور و غیر مجاور بنماییم.


پاينده ايران
زنده باد ملت ايران

 

 

حزب مشروطه ایران