امیر ممبینی از اعضای سابق سازمان فدائی بود که در جریان انشعاب با فرخ نگهدار جناح اکثریت را تشکیل دادند و سال‌ها از جناح‌های مختلف حکومت اسلامی در سرکوب دیگر مخالفین حمایت کردند. در سالهای ۶۰ از هواداران اصلی‌ وحدت با حزب توده ایران بود که به دلایل شکست استراتژیک توده‌ ای‌ها از یک طرف و بحران و شکست اردوگاه سوسیالیستی از طرف دیگر این پروژه برای همیشه  به گورستان دیگر اندیشه‌های لینینیستی رهسپار شد.

در پایان سالهای ۶۰ به جناح مخالف نگهدار پیوست، و سر انجام از سازمان استعفا کرد. مطلب زیر یکی‌ دیگر از دلائلی است که نشان دهنده شکست وحدت فدائی و تودهای بود. بسیاری از فدائیان پس از سالها زندگی‌ در غرب به پوچی اندیشه بلشویکی پی‌ بردند و اتحاد با غرب و از جمله با آمریکا را به صلاح ملی‌ ایران دانستند. در حالی‌ که توده‌ ای‌ها ضمن بهره‌وری از نعمات مادی و اجتماعی زندگی‌ غربی چسبند‌گی ایدئولوژیک را رها نمیکنند و پوسیده تر میشوند.

هیهات از آن سوزاندن پرچم آمریکا توسط اینان در آن سال‌ها و درود فرستادن به همان پرچم آمریکا امروز!

Image result for ‫امیر مُمبینی‬‎

 

نویسنده‌ی این سطورِ نامعمول یک ایرانیِ سوئدی و جهانی است. من به عنوان یک ایرانی، از همه‌ی شما آمریکائیانی که با رسم پرچم‌سوزی و مرگ بر کشورها و ستیز و جنگ مخالفید، و همچنین از دولت و تمامی سیستم مدیریت جامعه‌ی آمریکا، به خاطر اقدامات کسانی که امروز احترامات شایسته را نسبت به پرچم شما رعایت نکرده‌اند پوزش می‌خواهم.

من وقتی پرچم پرافتخار شما را می‌بینم به یاد سفینه‌ی ‌وویجر می‌افتم که این پرچم را همراه با شعر بشری شاعر کشور من سعدی به اعماق کهکشانها برده است. به یاد فتح ماه می‌افتم. به یاد هزاران هزار دانشمند شما می‌افتم که هزاران هزار کشف راهگشا انجام داده‌اند. به یاد هنرمندان و ادیبان شما می‌افتم که بسیاریشان وجدان مشترک بشریت بوده‌اند. من گرسنگی را در رمان جاده تنباکو تجربه کردم و ستیز با بیداد را در رمان خوشه‌های خشم. من غرور انسانی و دادور خود را از جک لندن آمریکایی آموختم و سینمای مارتین ریت سرود مقاومت را به من آموخت. مبارزات کارگران و رنجبران آمریکا پیکار دادخواهانه‌ی توده‌های رنج را پیش بردند و زنان آمریکا شکستن مرزهای اسارت زن را یاری رساندند.

من به همه‌ی کارهای ناسزاوار و گاه هولناک برخی دولتهای آمریکا آگاهی دارم. با این همه دیدن خوبی‌های شما را یکی از ارزشهای بزرگ می‌دانم. من می‌بینم که شما مردم چگونه با زورگویی‌های دولت آقای ترامپ مبارزه می‌کنید و چگونه حکم بیدادگرانه‌ی ایشان در محدود و مسدود کردن سفر گروهی از مردم به آمریکا را باطل می‌کنید. از شما و از قضات شما به خاطر این اقدام انسانی و ترقیخواهانه سپاسگذارم و به آنان درود می‌فرستم.

شما مردمان شریف و افتخار آفرین اکنون ناخرسند از سیاستهای پرخاشگرانه و ناعادلانه آقای ترامپ با این سیاستها به نبرد برخاسته‌اید. شما اکنون بیش از هر زمان مفهوم و معنای دچار شدن کشور و مردم به یک دولت یا سیاست نامناسب را تجربه می‌کنید. شما به چشم خود می‌بینید که آقای ترامپ چگونه گاهی زور می‌گوید و توهین می‌کند و می‌کوشد ایدئولوژی و سیاست خود را علیرغم مخالفت اکثریت مردم پیش ببرد. شما اکنون بیش از هر زمانی تأثیر منفی دولت یا سیاست نامناسب بر افکار عمومی را می‌بینید و فاصله‌ی آنها را با کشور و مردم بازمی‌شناسید. چنین وضعیتی که برای شما پیش آمده است همانست که برای ما پیش آمده است.

ما هم در همان وضعیت شما قرار داریم، با این تفاوت که دموکراسی به یاری شما می‌آید اما ما فاقد این یاری هستیم. مردم ایران و آمریکا اکنون در یک وجه عمده درد مشترک دارند. ما برای شما در تلاش دموکراتیک‌تان آرزوی موفقیت می‌کنیم. ما آرزو می‌کنیم که هیچ دولت خارجی نتواند در اراده‌ی مترقی شما به زیان شما یا علیرغم میل شما تأثیر بگذارد. امر مردم آمریکا امر خودشان است و متکی بر اندیشه و اراده خودشان و در یک فضای همبستگی ملی باید متحقق شود.

بزرگترین آرزوی من، به عنوان یک فرد از روشنفکران ایرانی، این است که شما همین را برای ما آرزو کنید و ما را در منع دخالت زورگویانه دیگر دولتها در امورمان یاری رسانید. ما برای حفظ صلح در کشورمان به یاری شما نیاز داریم. ما برای غلبه بر رنج‌هایمان به خیرخواهی شما نیاز داریم. ما برای حفظ غرورمان به احترام شما نیاز داریم. مناسبات مسالمت‌آمیز میان دولتها و تامین صلح و آرامش در منطقه بزرگترین کمک به ما برای حل مشکلات سیاسی و اجتماعی‌مان است. ایرانیان مردمانی هستند صلحدوست و شیفته زندگی بهتر و پرجلوه‌تر. ایرانیان مردمانی هستند شیفته‌ی تحصیل و کسب علم و آفرینش ادبی و هنری. چنین مردمی نمی‌توانند برجستگی و سترگی آمریکا را در همه‌ی این عرصه‌ها نبینند.

مردم ایران دوست مردم آمریکا هستند و دوستی مردم آمریکا با خود را بسیار ارج می‌گذارند. آرزوی ما این است این علاقه عمومی و احترام انسانی ما به آمریکا و مردمانش برا ی همه‌ی آمریکائیان، از جمله برای پرزیدنت ترامپ و خانواده و دولت او روشن باشد و اساسی گردد برای علاقه و احترام به مردم و کشور ما. عاملی شود برای احترام به استقلال ملی و فکری و سیاسی ما. ما ایرانیان چیزی مهمتر از استقلال خود نداریم و تمامی تاریخ ما مؤید همین امر است. بقاء ایران در طول یک تاریخ دو هزار و پانصد ساله دلیلی است بر این که مردم ما آنجا که لازم باشد برای حفظ استقلال خود از هیچ چیز دریغ نمی‌کنند. آرزوی ما این است که به یاری این آزادگی مثل آمریکائیان به آزادی دستیابیم.