مدتهاست که به این موضوع فکر میکنم. چرا ما ایرانیان تحصیلکرده و موفق در خارج کشور نمیتونیم دور هم جمع بشیم و در مخالفت و مبارزه با رژیم اسلامی به توافقی برسیم؟ چرا نمیتونیم حداقل سر ۳-۴ تا اصل کلی با هم کنار بیایم؟ و از اون بد تر, چرا هروقت یک دولت جدیدی در آمریکا سر کار میاد, هیجان زده میشیم و میگیم "دیگه کار رژیم تمومه و آخوندها رفتنین." و یا وقتی تو خیابون ها میریم و اول میگیم "رأی من کو" و ۲-۳ روز بعد میگیم که "اوباما, اوباما ... با اونایی یا باما" و چون اوباما جواب نمیده, "اوبامام, اوبامام ... من منجی یه شماهام!" میگیم که "بعله, با آخوندا کنار اومدن." و یا اینکه تا یک رئیس دولت پشگلی مثل نتانیاهو از ما تعریف میکنه, غش و ضعف میریم و میگیم که "این دفعه دیگه کار تمومه, سر آخوند ها میره بالای دار."

هنوز درگیر این افکار بودم و داشتم تو ایرون دات کام به ترامپ بد و بیراه میگفتم که یک هو یک مطلبی توجه ام را جلب کرد.

 

اون بالا, توی صفحه اصلی ایرون دات کام, بزرگ و خوانا, جوابم را دیدم:

نبض ملی - نبضی وجود ندارد!