نزدیک های ظهر بود که اتومبیل وارد سه راه ادبیات (مشهد) شد. از گرما بیتاب شده بودم و برای فرار از آفتاب  به گوشه صندلی پناه  برده بودم. ناگهان با دیدن طرح های ندا رئوفیان از شاهنامه روی دیوار  جان تازه ای گرفتم و تقریبا صورتم را مماس با شیشه نگه داشتم تا نقاشی ها را بهتر ببینم. وقتی کارم در محل قرارمان جایی در همان نزدیکی به پایان رسید، خودم را به نمایشگاه خیابانی شاهنامه رساندم و چند  عکس گرفتم. خانمی  که از کنارم می گذشت، ایستاد و با هیجان به نقاشی های مربوط به داستان ضحاک و کاوه آهنگر بر دیوار مقابل اشاره کرد و تاکید کرد تا فراموش نکنم که از آنها هم عکس بگیرم. سری تکان دادم و با لبخند از هم جدا شدیم. امیدوارم این  دیوار نگاره ها مثل سری قبلی پاک نشوند. باسپاس از همه آنها که در این پروژه سهمی داشته اند

1-25 از هفت خان رستم

26- 28 سیاوش

29-30 رستم و سهراب

31-33 رستم و افراسیاب

34-39 ضحاک و کاوه آهنگر 

© All rights reserved

 

نمایش گالری در اندازه بزرگ